موسیقی ما - آموزشگاه موسیقی «خنیا» به سرپرستی «پری ملكی» مجوز خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت كرده و حالا خانم ملكی كه خود سالها به عنوان مدرس در آموزشگاههای متفاوت، تدریس میكرد، در آموزشگاه خودش فعالیتهای آموزشیاش را ادامه میدهد. این در حالی است كه او خود را برای برگزاری كنسرتی در شهریور ماه نیز اجرا میكند.
این خواننده موسیقی سنتی درباره این نكته كه با توجه به سالها تدریسش درحوزهی آواز، چرا حالا تصمیم به ادارهی آموزشگاه گرفته به «موسیقی ما» میگوید: «من سالهای متمادی در زمینه آموزش آواز فعالیت كردهام؛ چه در منزل خودم و چه در آموزشگاههای مختلف آزاد و همچنین مركز حفظ و اشاعه موسیقی و دانشگاه علمی و كاربردی. همچنان نیز تدریس خودم را در یكی دو تا از این آموزشگاهها ادامه خواهم داد؛ بنابراین در این سالها هرگز نیاز به داشتن یك آموزشگاه را احساس نمیكردم، اما حالا فرزندانم كه خود موزیسین شدهاند، عاملی شدند تا فعالیتهای آموزشیام در حوزه موسیقی را به شكل مدونتر و همچنین گستردهتری انجام دهم.»
او البته توضیح میدهد كه تا مدتی قبل ضرورتی در این زمینه احساس نمیكرده است، یعنی فكر میكرده كه داشتن آموزشگاه هنری و مسوؤلیتی كه این مساله برایش به وجود میآورد، او را از فعالیتهای هنریش دور كند: «داشتن آموزشگاه كمی برایم دشوار بود؛ اما حالا با خودم فكر كردم، شاید با راهاندازی آموزشگاه بتوانم به اندازه خودم نابسامانیهایی كه در این حوزه وجود دارد را برطرف كنم. در سالهایی كه به عنوان مدرس كار میكردم، میدیدم كه هم اساتید و هم هنرجویان دغدغههای بسیاری دارند، با خودم فكر كردم كه راهاندازی یك آموزشگاه شاید بخشی از این دغدغهها را مرتفع كند. احترامی كه باید به استاد و هنرجو گذاشته شود. به هر حال شرایطی پیش آمد و توانستیم كار مستقلی داشته باشیم.»
او در پاسخ به این سوال كه تا چه اندازه امیدوار است كه آموزشگاهش بتواند برای مدت طولانی به فعالیتهای خود ادامه دهد، میگوید:«تداوم هر چیز به روحیه و انگیزههای شخص برمیگردد. این «تداوم» در ذهن و تفكر هر كسی است و راهی را كه در پیش گرفته است، میخواهد ادامه دهد یا خیر؟ من بعد از سی سال تدریس، همچنان با همان عشق و با همان عاطفه و همان مسوؤلیت كارم را ادامه میدهم و هیچ كوتاهیای دربارهی شاگردانم نمیكنم و تا روزی كه بتوانم تدریس كنم این اتفاق ادامه خواهد داشت. عشق و علاقهی من به تدریس، فراتر از مسایل مادی است. یك جور احترام به سنتها و میراثی است كه به هر كدام از ما داده شده است و ما وظیفه داریم كه آن را به دیگران منتقل كنیم. بنابراین فكر نمیكنم كه اگر كسی بخواهد كار درستی انجام دهد، بعد از مدتی آن را فراموش كند. طبیعی است كه هر كاری مشكلات خاص خودش را دارد؛ من در تمام این سالها به عنوان یك خوانندهی زن هم با مشكلات بسیاری مواجه بودهام، اما هیچ وقت فكر نكردم كه به خاطر این دغدغهها نباید به فعالیتهایم ادامه دهد.»
اما «آموزش موسیقی» همواره یكی از آسیبپذیرترین و چالشبرانگیزترین مسایلی بوده است كه در موسیقی ایران مطرح بوده است، حالا او به عنوان خوانندهای كه سالهاست در این زمینه فعالیت كرده است، میگوید: «مهمترین مسالهای كه برای من اهمیت دارد، احترام به اساتیدی است كه در این آموزشگاه تدریس میكنند. وقتی اساتید قدر بدانند و از نظر مالی تامین باشنند، طبیعی است كه نگاهی بهتر به فعالیتها و شاگردانشان خواهند داشت و این چرخه طبیعیتر خواهد چرخید. متاسفانه این اتفاق در بسیاری آموزشگاهها رخ نمیدهد. من خودم در بسیاری از آموزشگاهها با مشكلاتی مواجه شدم كه تمامی عشق و علاقهام به ادامهی كار را از دست میدهم. من 30 سال در آموزشگاههای مختلف درس دادهام و طبیعی است كه مسایل را به خوبی متوجه میشویم و به همین خاطر سعی خواهیم كرد كه آنها را لااقل در آموزشگاه خودمان رفع كنیم. از طرفی متاسفانه ما یك حركت منسجمی در آموزشگاههای هنری نداریم. در هنرستانها و آموزشگاهها، مواد درسی كاملا مشخص است؛ اما در آموزشگاههای هنری شیوهی مشخصی وجود ندارد و هر استادی به روش خودش درس میدهد و در این میان، این مهم است كه استاد چقدر دلش برای هنرو كارش میسوزد. برخی اساتید صرفا به خاطر پول كار میكنند و برخی دلشان میخواهد تا كسانی كه از حضورش استفاده میكند، انسانهای بزرگی شوند و همیشه نام او را نگاه دارند. این تعیین كنندهی شیوه تدریس است و همین ممكن است نابسامانیهایی را به وجود آورد. خود من هم شیوهای برای تدریس دارم كه ممكن است هیچكس دیگر آن را نداشته باشد.»
اما این شیوه چیست؟ سرپرست گروه موسیقی خنیا میگوید كه او همیشه به صورت جداگانه با شاگردانش كار میكند و هرگز به كلاس جمعی اعتقادی نداشته است: «كلاس جمعی كاملا به ضرر شاگرد قوی و همچنین ضعیف است. هر شاگردی یك قدرت گیرایی و حجم صدایی دارد و باید در هر هنرجو «آن»ش را پیدا كرده و آن را بسازیم. استاد باید حس خوب و تكنیك را از صدای شاگرد بیرون بكشد و در این میان صرفا یاددادن گوشهها نیست، نكات بسیار ظریفی وجود دارد كه باید به آنها آموزش داده شود. اصلا باید دربارهی چیزهایی جز موسیقی هم توجه كرد، مثلا دربارهی ادبیات باید ساعتها با یك هنرجو كار كرد. به همین خاطر من همیشه به صورت جداگانه كار كردهام تا با هر كس بر اساس قدرتش كار كنم.»
مشکلات اجرای خانم ها
در این سالها زنان آوازخوان با مشكلات متعددی روبهرو بودهاند، نتوانستهاند در بسیاری از شهرستانها به اجرای برنامه بپردازند، صدایشان را در اجراهایشان كم كردهاند و بسیار مشكلات دیگر؛ اما با همه اینها، همواربیشترین تعداد هنرجویان، زنان هستند. ملكی تحلیل خودش را از این ماجرا دارد. میگوید كه «آواز» ماوای خوبی برای زنان است و حس و حال خوبی از خواندن پیدا میكنند. از آن گونهگونی و تنوع در صدای خانمها بسیار زیاد است: «اگر در یك جمع ده خانم بخوانند، ده صدای متفاوت خواهند داشت و این بسیار عجیب است.»
با توجه به نوع فعالیتهای «پری ملكی»، آموزش تخصصی آواز از جمله فعالیتهای این آموزشگاه است و علاوه بر آن سازهای ایرانی و جهانی، تئوری موسیقی، كر، موسیقی كودك و آهنگسازی نیز تدریس خواهد شد؛ اما خانم ملكی میگوید كه علاوه بر اینها، در نظر دارد دربارهی مباحثی چون درك شعر، تلفیق شعر و موسیقی و دیگر مباحثی كه تاكنون توجه كمتری به آن شده است، بحث كند. او همچنین به این مساله اشاره دارد كه: «درست است كه این آموزشگاه به تازگی افتتاح میشود؛ اما با سابقهی فعالیتهای من میشود گفت سابقهای سی ساله دارد. من در این سالها فعالیتهای گستردهای در حوزه موسیقی انجام دادهام و حالا فكر میكنم «خنیا» مخاطبان خاص خودش را دارد؛ به خصوص اینكه ما در این آموزشگاه بیش از اهمیت دادن به مسایل مالی، دید معنوی و هنری داریم و همین مساله را نیز میخواهیم گسترش دهیم.»
«پری ملكی» از سال ۱۳۶۵ شروع به تدریس کرده است؛ ابتدا با چند هنرجو و سپس و تاکنون در ماه بیش از پنجاه هنرجو را تعلیم میدهد و با شاگردان به صورت انفرادی و تک تک کار میکند. گوشهها را میخواند و ضبط میکند و به همراه هر گوشه در هر جلسه یک تصنیف نیز میآموزد. مرحله اول، تدریس آوازها و دستگاهها به جز نوا و راست پنجگاهاست. در این مرحله گوشهها را برای هنرجو تشریح کرده و جملهبندی و اجزای آن را به تفکیک مشخص میسازد و تحریرها را نخست آرام و شمرده برای هنرجو ضبط میکند. مرحله دوم آموزش، شعرگذاری بر روی گوشه هاست. هنرجو شعر مناسبی برای هر گوشه و آواز پیدا کرده و به ترتیب ردیف را دوره میکند. در مرحله سوم نوا و راست پنجگاه را میآموزد و مرحله چهارم به تدریس آنچه از شیوه طاهرزاده مانده اختصاص دارد. مرحله آخر بازخوانی شیوه آوازخوانی خوانندگان قدیمی همچون قمر، روحانگیز و معاصران چون بنان، قوامی، خوانساری، شجریان و... است. پری ملکی به تجربه دریافته کلاس دسته جمعی به ضرر شاگردان است. از آن جا که شاگردان با قوههای گوناگون باید در کنار هم قرار گیرند. از خیل شاگردان این سالها، امروز بسیاری خود، مدرس یا خواننده شدهاند که از آن جمله مهسا وحدت و مرجان وحدت، یاسمن کاظمی، حمیرا مظاهری، نوشین طافی و تعدادی نیز به گروههای همخوانی (کر) معرفی شدهاند. پری ملکی علاوه بر تدریس خصوصی، تاکنون در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی، فرهنگسرای شفق، آموزشگاه هنری پیام، آموزشگاه تماشاگه راز، آموزشگاه هنری ساز و آموزشگاه هنری ترانه نیز به تدریس پرداختهاست.
کنسرت پیش رو
او همچنین در حال آماده كردن كنسرتی در اواخر شهریور ماه – بیست و هفتم و بیست و هشتم- در تالار رودكی است و در آن «خنیا» كنسرتی همخوانی و همنوازی اجرا خواهد كرد. او در این برنامه، كارهای تازهای را با آهنگسازی «جلال امیر پورسعید» و با همخوانی «فاروق كسمایی» اجرا خواهد كرد. این برنامه با نام «راز مانا» ست و بخش اول آن از شاعران زن از قرن چهارم تا كنون است و بخش دیگر بر اساس اشعار مولانا كار شده است. البته سرپرست گروه خنیا از اتفاقاتی كه در اجراهای قبلیاش رخ داد، همچنان دلگیر است و میگوید: «بسیاری نسبتهای ناروا به من دادند كه بیش از هر چیز متاسفم كرد. من در تمام سالهایی كه كار كردم، هیچوقت از خط قرمزها رد نشدم، دلم نمیخواسته كه این كار را بكنم. من دلم برای موسیقی میتپد و به همین خاطر با وجود تمام محرومیتها، تلاش میكنم كه هر كاری كه انجام میدهم در راستای كمك به فعالیتهای بهتر زنان هنرمند باشد، به همین خاطر هرگز نخواستم تا كاری جز آنچه در قانون امروز ما وجود دارد،انجام دهم. من هرگز كار خلافی نكردهام و به مین خاطر نفهمیدم كه چرا این اتهامات را به من زدند، جوابی هم به این مسایل نداشتم جز اینكه سكوت كنم.»
سایت موسیقی ما، پنجشنبه 29 مرداد 1394